همیشه هم بیماری و مریضی هم ناگوار و سخت و دردناک نیست 
مثل این چند روزی که ناغافل دچار گوش دردی شدم که البته هم مقارن بود با کلی برنامه ریزیهای کاری و غیر کاری
کافیه بالاجبار چند روز زیر پتو باشی و ساده ترین کارهاتم از پسش برنیای  تا بفهمی که چرا قدر لحظه های سلامتت و ندونستی ، چرا خوشحال و سرشار از ذوق نبودی وقتهایی که کافی بود اراده کنی تا داشته باشی ...
 الان که دارم این ها رو تایپ میکنم به لطف  خانواده محترم انتوبیوتیک ها (: بهترم و البته انرژِی زیادتری از روزهای ماقبل بیماریم درم جریان داره
گرچه چند روزی رو از برنامه هام عقب افتادم اما میدونم که با چند روزی که درپیشه خیلی با کیفیت تر از پس برنامه هام برمیام